گرمی بازار سوداگران سیاسی
غفار عریف
گرمی بازار سوداگران سیاسی
___________________
دور شو از بزم ای واعظ و بیهوده مگوی
من نه آنم که دگر گوش به تزویر کنم
(حافظ)
یک سخن شناخته شده می رساند: " اهریمن پدر دروغ است. " و دروغ دشمن اعتماد و ارزش های اخلاقی، که دروغگو با دست آویز کردن آن، بدون هراسیدن از شکنجه ی وجدان، با چرند بافی ها ، نیکی ها و خوبی ها را نشانه گیری می کند و با دوچهره با دشنه ها بر حقیقت عینی زخم می زند؛
با وجود اینکه خوب می داند:
راستی و درستی با دروغگویی و گژ بینی سلاخی شده نمی تواند!
کجا باشد دو رویان را میان عاشقان جایی
که با صد رو طمع دارد ز روز عشق فردایی
(مولوی)
ولی چاره چیست و چه بگوییم که در این گاهه ی پر از سالوسی و نفرت پراگنی، این سالوس فروشان و سوداگران سخن هستند که گرمی بازار دارند و با دروغ و دروغگویی دکانداری می کنند و دکان های شان هم شلوغ است، بویژه که دروغگویی در سیاست و دروغ سیاسی را کالای سردست کرده به عنوان متاع غرور، می فروشند.
نیاز نیست که برای آفتابی کردن دروغ دسته های سالوس فروش و سوداگران سخن، زنده نام " هانا ارنت " را از خوابگاه ابدی اش برخیزانیم و یا به سراغ کتابش:
" پرسش هایی درباره ی اخلاق و حقیقت و دروغ در سیاست " برویم؛ زیرا با انبازی شماری از دلالان سیاسی و سفسطه کنندگان در رسانه ها و در شبکه های اجتماعی، همچنان در گفتمان های سیاسی در میز گرد ها، کار بسیار آسان شده است و دیده می شود که آنان با هنر دروغگویی و حقه بازی از حقیقت عبور و سیاست را گند زده می کنند و با پاشیدن تخم بد بینی در برابر سیاست و سیاستمداران واقعی و راستکار، خدمتگار روند سیاست زدگی و " رگبار دروغ" شده اند.
شیر مردا تو چه ترسی ز سگ لاغر شان
بر کش آن تیغ چو پولاد بزن بر سر شان
چون ملک ساخته خود را به پر و بال دروغ
همه دیوند که ابلیس بود مهتر شان....
(مولوی)
دروغگویان سیاسی مدرن (از هردسته و رسته) با بوقلمون صفتی و سوداگران سخن با ریاکاری و فرصت طلبی، به نرخ روز نان می خورند و با موقع شناسی خود را برای هم شکلی و هم نوایی " کانفورمیسم" با بازرگان های سیاسی، در فرایند های " نقد درون گفتمانی" سازگار کرده اند و با تظاهر گرایی در سیاست، دروغ های " سیاه" و "آبی" می گویند که دروغ اولی ریشه در خودخواهی و دروغ دومی ریشه در نبود اعتماد به نفس، دارد.
این دسته آدم ها با چسبیدن به مسلک سیاسی " اپورچونیسم" و بوقلمون صفتی، اخلاق را در تابوت مرگ گذاشته، آخرین میخ را بر آن می کوبند و به سخن دلنشین مولانا:
خندق و میدان به پیش او یکی ست
چاه و خندق پیش او خوش مسلکی ست
و چه شگفتی ست که در این گاهه ی سیاه پر از درد و رنج و اندوه برای مردم، سالوس فروشان و سوداگران سخن وابسته به دسته ها و رسته های نابکار؛ آشفته بازار سیاسی را خلوتگاه خود کرده، با ساز پردازی - راز می گویند و ماکیاولی وار در پی رسوایی زدایی از عملکرد سران و سردارهای حقه باز، تبهکار، فساد پیشه، دزد، چپاولگر وبی آبروی جمهوری فرو پاشیده و سفید گری پلیدی ها و زشتی های ستمکاران" امارت قرون وسطایی" پر از وحشت ودهشت، برآمده اند وهرزه لایی می کنند.
گناه این دروغگویان قوم گرا و سلطه طلب نیست! باید دروغ های روا و ناروا، مصلحت آمیز و فتنه انگیز بگویند؛ زیرا از نگر خواست سلطه گرایی فاشیستی چیزی تغییر نیافته است:
رهبری فاشیست نهاد جمهوری مافیایی با دیدگاه های برتری خواهی قومی و زبانی، جای خود را به یک گروه وحشی فاشیست که با شگرد بنیادگرایی مذهبی و سنت های قبیله ای برای تحکیم حاکمیت تک قومی و تک زبانی بیدادگری می کند و در گذشته نیز چنین کرده بود( زشتی هایش آزمون شده است )، تهی کرد.
برنامه های کاری ستمکاره های جمهوری پوشالی و وحشت سرای امارت، از یک آبشخوار جان مایه گرفت و کنون نیز همان است:
" مانیفست سقوی دوم"
باز کردن دفتر سیاسی برای گروه دهشت افگن و دشمن ارزش های انسانی، در سال ۲۰۱۱ در دوحه ی قطر؛ امضای توافقنامه دوحه در ۲۹ / ۲ / ۲۰۲۰، ابزاری بودند برای اجرایی شدن بند های " مانیفست سقوی دوم" در راستای برقراری سلطه ی فاشیستی تک قومی و تک زبانی به بهای بی خانمانی و کشتار شهروندان افغانستان به دست وحشی ترین وحشی های روی زمین به کمک، همکاری و همدستی کسانی که به خاطر رسیدن به این هدف، بر صورت خود نقاب تزویر و ریاکاری فرو گذاشته بودند.
عمر ها شد پینه دوز خرقهٔ رسواییم
زحمت چندین هنر، یک چشم معیوبم بس است
(بیدل)
و کنون سالوس فروشان و سوداگران سخن، آستین ها را بالا زده اند و می خواهند با دورویی، فریبکاری ودروغ پراگنی در رسانه ها و شبکه های اجتماعی؛ آنچه با حقیقت زندگی(سیاسی،اقتصادی ، اجتماعی، ادبی، فرهنگی،هنری...) و شناخت هویت شهروندان پیوند تاریخی دارد، گوسپند وار سلاخی کنند وپیکر آن را به چوبه دار بکشند.
برای سلطه گرایان و تمامیت خواهان قومی و زبانی پیرو رهنمود های" مانیفست سقوی دوم"؛ عملکرد های گروه وحشی طالبان:
تاخت و تاز نظامی، وحشیگری، هراس افگنی، خونریزی، نسل کشی، کشتارهای گروهی، کوچ دادن های اجباری، شکنجه کردن - به زندان افگندن- سربه نیست کردن مخالفان، کار درست شمرده می شود؛ از این رو در دفاع از ستم پیشه های پیشین و " امارتی های دوزخی دلباخته ی حوران بهشتی" زهر پاشی تبلیغاتی می کنند.
به هر حال ایستادگی در برابر شیاد های لابی گر و آفتابی کردن تبهکاری های جلادان تاریخ،
آیین دلیری و رزمندگی ست؛ راه دلیران و رزمندگان پر از رهرو است و پیکار حق با باطل ادامه دارد و چنین خواهد ماند!
جامهٔ آزادی آسان نیست بر خود دوختن
سرو را زین آرزو در جمله اعضا سوزن است
(بیدل)
(پایان )
۲۰ / ۵ / ۲۰۲۲
مقالات مرتبط
طوری که شما آگاهی کامل داريد؛ اشغالگران امريکايی پس از بيست سال جنگ و خونريزی؛ غارت و سيه روزی مردم... ادامه
سه سال پوره، از حاکمیت گروه وحشت و دهشت تالبانی در کشور من و تو میگذرد. این سومین سالگرد سیاه و خشن... ادامه
لشکرکشی طالبان در برابر مردم و فراخوان قیام عمومی مردم افغانستان علیه آنان! از خیزش مردم بدخشان ده ر... ادامه
آتشی را که رژیمهای مزدور پاکستان ودیگرکشورها به نیابت ازقدرتهای آمپریالیستی، از نیم قرن قبل تا بدینس... ادامه
تصور نگارنده بر این است که آنچه که میان طالبان و ارتش پاکستان رخ میدهد یک بازی استخباراتی، یک تاکتیک... ادامه
اجلاس دو روزه دوحه درباره بحران افغانستان به سرپرستی سازمان ملل با شرکت ۲۵ کشور و چندین نهاد منطقها... ادامه
اخیرا نهاد تحقیقی «رواداری» که تحت نظر سازمان ملل، توسط شهرزاد اکبر فعالیت میکند گزارش تکان دهندها... ادامه
این روزها پخش جریان حضور آقایی به نام عبدالباری عمری نماینده ی!؟ طالبان در آلمان و گرفتن عکس یادگار... ادامه
ازآغاز سده ی بیست و یکم تا این دم، تاریخ چه پیش آمد های شگفتی را در سرزمین خورشید، درج برگ های روزگا... ادامه
افغانستان دراثرتجاوزات استعماری یکصد وشصت سال قبل زمان تسلط انگریزیها وبخصوص پس ازتحمل شکست ننگین شا... ادامه
دو سال پس از تسلط طالبان بر افغانستان، زلمی خليلزاد سفير کبير(!) و نماینده پیشین ايالات متحده ی امری... ادامه
دنیا تروریسم دولتی به رهبری طالبان را با رویکرد تعامل، تحمل می کند. از منطقه تا جهان همه در تلاش اند... ادامه