گسیل سپاهیان شوروی به افغانستان، آغاز وانجام خروج آنان
غفار عریف
گسیل سپاهیان شوروی به افغانستان، آغاز وانجام خروج آنان
به تاریخ ۲۵ دسامبر ۱۹۷۹ گسیل سپاهیان شوروی به افغانستان آغاز یافت و پس از امضای موافقتنامه ی ژنیو در ۱۴ اپریل ۱۹۸۸ در دفتر اروپایی سازمان ملل متحد در ژنیو- خروج نظامیان از ۱۵می ۱۹۸۸ شروع و در۱۵ فبروری ۱۹۸۹ آخرین افسر و سرباز شوروی، افغانستان را ترک گفتند.
شایان یاد دهانی ست که توافقنامه ی ژنیو حاصل یک روند دشوار دیدارهای غیر مستقیم بین نمایندگان سیاسی افغانستان و پاکستان در دوازده دور گفت و گوها بود که از جون ۱۹۸۲ به راه انداخته شده بود. ادوارد شیوارد نازی وزیر خارجه شوروی و جورج شولتز وزیر خارجه آمریکا در جایگاه تضمین کنندگان تطبیق موافقتنامه، آن را دستینه کرده بودند.
اما رهبری جمهوری دموکراتیک افغانستان، پیش از این با بیرون دادن دواعلامیه ی تاریخی ( ۱۴ / ۵ / ۱۹۸۰ و ۲۴ / ۸ / ۱۹۸۱) در پی آن برآمد تا مسائل مورد اختلاف با هماسیه ها و قدرت های جهانی را، از جمله بازگشت سپاهیان شوروی به میهن شان، از راه های دوستانه و صلح آمیز با در پیشگیری کفتمان سیاسی حل و فصل بدارد.
در این باره در یک اثر پژوهشی آمده است:
" این در حالی است که تلاش برای فراخوان طرف های متخاصم برای نشستن پشت میز گفتگو از سوی مسکو و کابل هنوز در ماه مهٔ ۱۹۸۰ به عمل آمده بود. تمایل رهبران شوروی به اتخاذ موقف سازنده تر در مسالهٔ افغانستان پاییز سال ۱۹۸۱ از سوی هاوییرپیرس دوکئلیار که در آن هنگام معاون سازمان ملل متحد در مسایل سیاسی خاص بود، خاطر نشان گردید...." ( کتاب: جنگ در افغانستان، نوشتهٔ گروهی از دانشمندان انستیتوی تاریخ نظامی فدراسیون روسیه، ترجمهٔ: عزیز آریانفر، ص ۳۰۳)
در رابطه به تصمیم گیری گسیل سپاهیان شوروی به افغانستان، دوران (۹) ساله ی موجودیت آنان درافغانستان و آغازو تکمیل خروج آنان از افغانستان؛ در درازای دو نیم دهه ی پسین حرف و حدیث های زیادی در شبکه های اجتماعی و رسانه های همگانی، بازتاب گسترده یافته و در این باره ده ها جلد کتاب و رساله به چاپ رسیده که در همه ی آن ها بخش های از حقیقت روشن شده و یا در برخی از آنها مسائل وارونه جلو داده شده که هر کدام آن می تواند در جایگاه خودش برای شهروندان افغانستان دارای دیدگاه های جدا از هم، از اهمیت ویژه ای برخوردار باشد.
در جستار حاضر کوشش بر آن است تا با تکیه بر واژه های ریخته شده در برگ های کتاب ها، روی سلسله ای از واقعیت های انکار ناپذیر، پیرامون چگونگی تصمیم گیری فرستادن نیروی نظامی به افغانستان؛ چه وقت، به تقاضا و به دعوت چه کسانی سپاهیان شوروی به افغانستان آمدند؛ روشنی انداخته شود:
در کتاب: "سی آی ای - تمام تاریخ آن " آمده است (برگردان از آلمانی):
" سفیر آمریکا در افغانستان، ادولف ( Spike) دبس در یک خیابان در کابل از سوی شورشیان افغانستان که علیه رژیم عروسک طرفدار شوروی جنگ می کردند، گروگان گرفته شده و او را کشتند. وقتی پولیس افغانستان در همراهی با مشاوران شوروی به هوتل [کابل] حمله بردند، آنجا که دبس در اسارت بود، در همان جا کشته شد. این رخداد یک نشانه ی روشن بر آن بود، افغانستان به سوی خارج شدن از زیر اداره به پیش می رود. شورشیان مورد حمایت پاکستان با نیرومندی فعالیت خود را بر ضد حکومت بی خدا، سمت و سوی دادند. رهبران سالخورده اتحاد شوروی با هراس به طرف جنوب نگاه می کردند. بیشتر از چهل ملیون مسلمان درجمهوری های آسیای میانه شوروی زندگی می نمایند. شوروی ها دیدند که چگونه شعله های آتش بنیاد گرایی اسلامی به مرز هایش نزدیک می شود. در یک نشست گسترده ی دفتر سیاسی که به تاریخ ۱۷ مارچ آغاز یافت، اندروپف گفت: اجازه نیست، افغانستان از دست برود.
در (۹) ماه که در پیش رو بود، سی آی ای غفلت کرد تا به رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا از صورت گرفتن یک هجوم هشدار می داد، آنچه که چهره ی جهان را بایست تغییر بدهد. دفتر مربوط راجع به ظرفیت شوروی بسیار خوب آگاه بود؛ لیکن از تصمیم شوروی هیچگونه آگاهی نداشت.
بولتین خبری روزانه ی بسیار مخفی سی آی ای به نام: Nation Intelligence Daily
برای قصر سفید، پنتاگون ووزارت خارجه به تاریخ ۴ مارچ ۱۹۷۹ با اطمینان آگاهی داد: (شوروی ها به کلی اجازه ی آن را ندارند و مایل هم نیستند، در یک مقیاس وسیع نیروهای زمینی را به افغانستان گسیل دارند." درهمان هفته بود که واحد های ارتش شوروی در یک تشکیل (۳۰۰۰۰) تن نظامی با وسایط باربری، تانک های جنگی و ترانسپورت همراه آنها، شروع به حرکت به نزدیکی مرزهای افغانستان کردند.
در ماه های جولای و اگست ۱۹۷۹ شورشیان به حمله های خویش به گارنزیون های افغانستان شدت بخشیدند و سرکشی ها آغاز یافت، مسکو یک واحد نیروی هوایی را به فرودگاه نظامی بگرام، بیرون از کابل، پرواز داد. در یک نامه به امضای کارتر عنوانی سی آی ای که برژنسکی آن را آماده ساخته بود، هدایت داده شد تا در یک عملیه پنهانی شورشیان افغانستان را با کمک های بهداشتی- پول ومواد تبلیغاتی تامین بدارد. شوروی (۱۳) تن جنرال را به رهبری یک فرمانده قوای زمینی به کابل فرستاد. پس از آن سی آی ای به تاریخ ۲۴ اگست به رئیس جمهوری اطمینان داد:
(بحرانی شدن وضعیت نشانه ای برای بالا رفتن مرحله به مرحله ی اقدام های نظامی شوروی به مفهوم آمادگی جهت رویارویی جنگی مستقیم نمی باشد.)
به تاریخ ۱۴ سپتامبر، دریادار Turner به آگاهی رئیس جمهوری رسانید:( رهبران شوروی ممکن است دریک تصمیم گیری قرار داشته باشند تا نیروهای خویش را درافغانستان وارد میدان های جنگ سازند تا از فروپاشی رژیم جلوگیری کنند؛ لیکن این کار را آنان گام به گام در وجود واحد های کوچک نظامی انجام می دهند و با قطعات محدود، با مشاوران نظامی و واحد های چند هزار نفری تکمیل می نمایند. ازآن جایی که با تخمین زدن ها اطمینان حاصل نمی شد؛ بنابران سی آی ای از شفاف سازی مسلکی دوری گزینی اختیار کرد و چیز های را که کارهای کشفی ارتش آمریکا، پروتوکول های شنیدنی الکترونیکی صدا و زاتلایت های کشف جاسوسی به دست داده بودند و می توانست با استفاده از آن ها ابراز رأی کند، کنار گذاشت. در شب ۲۸ سپتامبر کارشناسان به اتفاق نظر به این نتیجه رسیدند: مسکو به افغانستان هجوم نمی آورد.)
پرواز نظامیان شوروی [ به سوی افغانستان ] ادامه یافت. به تاریخ ۸ دسامبر دومین واحد هوا بازان به فرودگاه بگرام رسیدند. دفتر خدمات اطلاعاتی در گزارش روزانه ی خود به قصر سفید، از اقدام های روی دست گرفته شده ی تقویتی به خاطر دفاع از میدان های هوایی در برابر حمله های شورشیان، نگاشت. در هفته های پس از آن دفتر نمایندگی سی آی ای در کابل، نتایج گردآوری شده از چشم دید ناظران خویش را گزارش داد: در خیابان های کابل نیرو های ویژه شوروی دیده شده است.
در بامدا۱۷ دسامبر که یک روز دوشنبه بود، دریاد دریادار Turner، در قصر سفید در یک نشست کمیسیون هماهنگی شرکت ورزیده که کارمندان عالیرتبه ریاست جمهوری عضو آن می باشند، آنانی که در این نشست حاضر بودند:، والتر مندیل معاون ریاست جمهوری، زبیگنیف برژنسکی، هارولد بروون وزیر دفاع و ورنر کریستوفر معاون وزارت خارجه. Turner گزارش خود را ارائه کرد:
تا حال ۵۳۰۰ تن سرباز شوروی در پایگاه نظامی بگرام جابجا گردیده و در مرز های شمالی افغانستان دو قرارگاه فرماندهی نظامی شوروی ساخته شده است. وی به ادامه گفت: سی آی ای نشانه ی از یک هجوم پر شتاب را نمی بیند. شاید شوروی ها سنجیده باشند که با به خرابی گراییدن وضعیت در ارتش افغانستان و یا در صورت نیاز، هر از گاهی به تقویت آن اقدام نمایند. واژه ی هجوم هرگز بر زبان وی رانده نشد.
بهترین تحلیل گران سی آی ای در حوزه ی اتحاد شوروی، از زمره ی آنان،
Doug Mac Eachin که پسان ها در چوکی معاون ریس خدمات اطلاعات برگزیده شد، همیشه مصروف کار بودند تا گزارش محاکمه ی وضعیت را برای رئیس جمهوری ارائه بدارند. به تاریخ ۱۹ دسامبر به این دسته ی تحلیل گران موفقیت دست داد تا راپور پایانی کار خویش را با ارزیابی تخمینی اوضاع، به طور رسمی آماده سازند.
دسته تحلیل گران به این نتیجه رسیدند:
شتاب حرکت های شوروی ها به مفهوم هجوم احتمالی و فوری نیست. عملیات جهت رزمایش با شورش سراسری در کشور نیازمند واحد های نظامی خیلی ها بزرگ زمینی
می باشد. به این زودی ها شوروی برنامه ی حمله را روی دست ندارد.
سه روز پس از این، معاون دریادار Bobby Ray Tnman رئیس اداره امنیت ملی پیامی را از فرستنده ی بزرگ برقی سازمان ملل متحد به دست آورد. یک آگاهی نامه ی فوری از سوی ناظر حاضر در منطقه. هجوم به افغانستان در پیش روست. درعمل این کار جریان دارد. بالا تر از هزار ها سپاهی شوروی آنجا را اشغال کرده اند. کارتر بدون هدر دادن وقت یک هدایت نامه را عنوانی سی آی ای دستینه کرد تا به تجهیز و تامین شورشیان در افغانستان آغاز نماید و نمایندگی ها به ایجاد یک راهکار جهانی به خاطر قاچاق جنگ ابزار به افغانستان، فعال شدند. اشغال افغانستان توسط شوروی البته یک رویداد پایان یافته بود."
( کتاب: سی آی ای: تمام تاریخ آن، تألیف: Tim Weiner ، ترجمه به آلمانی:
Ulrich Enderwitz, Elke Enderwitz, Rolf Schubert, Monika Noll، ناشر: بنگاه نشراتی: Fischer - شهر فرانکفورت، چاپ سوم: جون ۲۰۰۹، صص ۴۸۳ - ۴۸۴)،(نگارنده این کتاب را در اختیار دارد )
دفتر سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی در نشست ۱۲دسامبر ۱۹۷۹ فیصله بعمل آورد تا به افغانستان نیروی نظامی بفرستد. پیاده شدن سربازان شوروی به افغانستان، روند جنگ سرد را (پس از نشان دادن زورگویی های هراس انگیز آمریکا به کیوبای
مقالات مرتبط
همانطوری که کارل مارکس و فریدریش انگلس معادله قرن نوزدهم را تغیرداد ومعادله رهایی بشریت را از شر... ادامه
شوروی سرسختانه مبارزه کرد و بی امان جنگید، به الگویی برای تمام جهان تبدیل شد و فراموش نشدنی است. درب... ادامه
چرا اتحاد جماهیر شوروی از هم پاشید؟ چرا حزب کمونیست شوروی فرو پاشید؟ شی جین پینگ (رییس جمهور چین) به... ادامه
با توجه به تعدد رسانه های غربگرا و تولید محتوی از دریچه ماموریت قلم بدستان غرب زده، به منظور انحراف... ادامه
یکی از پیشنیازهای تشکیل اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی، اتحاد دیپلماتیک جمهوریهای شوروی بود که ادامه
والنتین کاتاسانوف (Valentin Kasatonov)، پروفسور، دکتر علوم اقتصادی، مدیر مز پژوهشهای اقتصادی «شاراپ... ادامه
صنعتی کردن در اتحاد جماهیر شوروی از اواخر دهۀ ۱۹۲۰ شروع شد. اهداف صنعتیسازی غلبه بر عقب ماندگی شدید... ادامه
گنادی زیوگانوف، دبیر کل کمیته مرکزی حزب کمونیست روسیه، در باره مرگ میخائیل گورباچف، آخرین رهبر حزب... ادامه
(جاسوس سابق جمهوری دمکراتیک آلمان در ناتو: گورباچف"خیانت کرد و ما را به آلمان فروخت") ادامه
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در ماه دسامبر سال ۱۹۹۱ یکی از مهمترین رویدادهای ژئوپولیتیک قرنی بود که دو... ادامه
بگزارش رسانههای جمعی، میخائیل گارباچوف آخرین رهبر حزب کمونیست اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی در پی ب... ادامه
توضیح: همان طور که خوانندگان ملاحظه می کنند، این نوشته دنباله بحثی درست با همین عنوان است که در ۹ او... ادامه