از یادداشت های روزانه : اعتراف به طغیان فساد اداری
محمد الله وطندوست
از یادداشت های روزانه
اعتراف به طغیان فساد اداری
23/5/1396مطابق 14/8/2017
جلالتمآب محترم رییس اجرائیه حکومت به اصطلاح وحدت ملی ضمن در فشانی به جوانان، فرمودند که فساد اداری در کشور به مرحله طغیانی رسیده است و از اینکه اطلاع رسانی در مورد مسایل مختلف منجمله فساد اداری بیشتر شده جناب شان اظهار خوشنودی نمودند!
اعتراف بر فساد اداری حرفی نیست که تازه گی داشته باشد . از سال 1382 تا امروز با تشکیل کمیسیون های رنگارنگ و ادارات گوناگون نه تنها به فساد اعتراف شده؛ بلکه در مبارزه با فساد نیز گویا اقداماتی صورت گرفته است. اگر از ادارات و کمیسیون ها پرسیده شود که چه اقداماتی در زمینه انجام داده اند، با پر روئی تمام فهرستی از اقدامات خود را ردیف می کنند و می کوشند شما را متقاعد سازند که قهرمانی هایی در این عرصه انجام پذیرفته است. اما از آنجائیکه صداقت در میان دولتمردان مفقود است و اراده برای مبارزه با فساد، نه تنها وجود ندارد؛ بلکه خود گویا این مبارزین با فساد عمیقاً در فساد غرق اند؛ لهذا حرف ها و اقدامات، نمایشی و اغفال کننده است. تا جائیکه امروز رییس اجرائیه حکومت که خود مسؤول درجه یک در این دستگاه است از طغیان فساد صحبت دارد. اما اینکه چگونه این طغیان فروکش خواهد کرد و مردم رنج کشیده ما از عوافب فساد نجات خواهند یافت،حرفی زده نمی شود.
معلوم است که فساد پیشه گان هیچگاهی در قطع فساد ذینفع نیستند و نمی توانند کوچکترین قدمی بر ضد فساد بگذارند. اما گاه نا گاه برای فریب اذهان توده ها از فساد ومبارزه با آن حرف می زنند و می کوشند خود را مبرا از فساد و دیگران را مسؤول آن قلمداد نمایند.
جناب رییس اجرائیه هم با طغیانی خواندن فساد می خواهد بفهماند که جلالتمآبی در اشاعه و گسترش فساد هیچگونه سهمی ندارد؛ بلکه دیگران فساد گستر اند و فساد پیشه. در حالیکه مردم بخوبی می دانند که مدعیان حکومت وحدت ملی که فساد را میراث نا مطلوب اسلاف خود می دانند، خود در طول شانزده سال گذشته در موقف های مهم دولتی قرار داشته و با تکیه بر کرسی های دولتی در ترویج فساد نقش ایفا نموده اند.
مبارزه با فساد زمانی میسر است که دست های پاک و وجدان های بیدار در سکوی قدرت دولتی قرار داشته باشند و با اتکا بر مردم قاطعانه علیه فساد و فساد پیشه گان مبارزه نمایند. در غیر آن با شعار دادن ها و حرکات نمایشی نه تنها فساد از بین نمی رود؛ بلکه روز تا روز دامن گستر می گردد و به قول جلالتمآب محترم ! رییس اجرائیه طغیان می کند و این طغیان هر روز مردم مظلوم افغانستان را غرق بدبختی می نماید.
24/5/1396 مطابق 715/8/201
رییس جمهور به وزارت داخله بودجه نمی پردازد؟!
جناب دومین متفکر جهان که از نیک بختی! مردم ما رییس جمهور کشور خداداد افغانستان شده است، در جلسه معرفی وزیر جدید داخله فرمودند: در صورتیکه اصلاحات در وزارت داخله عملی نگردد ، به این وزارت بودجه پرداخته نخواهد شد.
حقا که چنین ابراز نظری صرفاً از جانب مغز متفکر جهان می تواند صورت گیرد وبس!
طوریکه یک روز قبل جلالتمآب محترم رییس اجرائیه از طغیان فساد اداری شکایت داشتند، اینک رییس جمهور نیز به ادامه آن در فشانی ها از ترفیعات فوق العاده افسران وزارت داخله شکوه سرداده بود و از فساد گسترده در این وزارت گیله داشت.
رییس حمهور کشور می گوید که افسرانی از پائین ترین رتبه افسری یعنی از ساتنمنی در شش سال به رتبه جنرالی رسیده اند و فشار های سیاسی و اعمال نفوذ زوز مندان باعث چنین وضع گردیده است.
از جناب رییس جمهور باید پرسیده شود که بالاخره رتبه عالی جنرالی را کدام مقام تفویض می کند؟ ایا به امضای رییس جمهور این رتبه تفویض نمی گردد؟
شاید گفته شود که در دوره ی رییس جمهور گذشته جناب حامد کرزی این همه جنرال های ماشینی بوجود آمده اند و زور مندان از کم زوری رییس جمهور قبلی سوء استفاده نموده، متعلقین خود را به رتبه جنرالی رسانیده اند. اگر واقعاً چنین است و در سه سال حاکمیت جناب اشرف غنی هیچ کسی بدون استحقاق به رتبه جنرالی نرسیده است ،ذهی سعادت به مردم افغانستان. اما واقعیت چنین نیست. در زمان زمامداری جناب شان نیز ده ها نفر بدون استحقاق به این مقام ناییل گردیده اند و حتی یکی از این دردانه ها به مقام وزارت دفاع نیز رسیده است.
اگر این فرضیه را قبول کنیم که اکثریت مطلق جنرال های ماشینی در دوره رییس جمهور قبلی به این رتبه رسیده اند، آیا رییس جمهور موجود مکلفیت نداشت که از روز اول اشغال کرسی ریاست جمهوری به این معضله توجه مبذول می کرد و جلو آن را می گرفت؟
معلوم است که این حرف ها و سخن ها همچون مبارزه با فساد اداری و سوءاستفاده از دارائی عامه بمنظور فریب اذهان عامه اظهار گردیده، هیچگونه اقدامی را در قبال ندارد.
مهمتر از مسأله ترفیعات فوق العاده ، صحبت از قطع بودجه وزارت، در صورت عدم اجرای اصلاحات در این وزارت نیز تعجب آور و مبهوت کننده است.
در صورتیکه به این وزارت ولو برای یک هفته، بودجه پرداخت نگردد، آیا سربازی که در سنگر دفاع قرار دارد و عملا در جبهات گرم نبرد با دشمن می جنگد، با گرسنگی مواجه نخواهد شد؟آیا مهمات لازم به وی خواهد رسید؟ یا رییس جمهور فکر می کند که عدم پرداخت بودجه به وزارت ، مسؤولین ردیف بالايی وزارت را تحت فشار قرار می دهد؟
نه جناب رییس جمهور ، مسؤولین عالی رتبه این وزارت و هر وزارت دیگری سال ها می توانند زنده گی اشرافی داشته باشند و از راه های گوناگون نه تنها تأمین معیشت؛ بلکه به دارايی های خود بیافزایند. نپرداختن بودجه صرف سرباز خفته در سنگر را از قروانه و مرمی مورد ضرورت محروم می سازد وبس.
چه فکر می کنید، آیا چنین اظهار نظر های غیر عملی از جانب رییس جمهور عوام فریبانه نیست؟
اگر واقعاً اراده وجود داشته باشد رتبه آن عده جنرالانی که بدون استحقاق از جانب زور مندان به این رتبه رسیده اند، با یک فرمان رییس جمهور نمی تواند تعدیل گردد؟
سردمداران رژیم فکر می کنند که با صحبت های احساساتی و مشت بر زمین کوبیدن و با بلند کردن صدای نکره، مردم را به حقانیت شان می توانند متقاعد سازند. در حالیکه مردم اقدام عملی و صداقت می خواهند. نه جملات میان تهی و احساساتی غیر عملی .
16/8/2017 مطابق 25/5/1396
دستگیری آصف مهمند وکیل شورای ولایتی بلخ در میدان هوائی بین المللی مولانا جلال الدین محمد بلخی به معضله بزرگی تبدیل گردیده که نه تنها تقابل والی بلخ را با ارگ نشینان کابل شدت بخشیده؛ بلکه باعث تقابل هوا خواهان عطا محمد نور و آصف مهمند نیز گردیده است. حتی عده ای از روشنفکران ناعاقبت اندیش تبار گرا در صفحات مجازی تقابل ملیت های باهم برادر کشور را نیز چنان دامن زده اند، گوئی از طریق فیسبوک با زور آوری و فحش ودشنام به همدیگر می خواهند همین امروز تصفیه حساب کنند و افغانستان را به چند پارچه تقسیم نمايند.
اگر هوشیاری، درایت و بهم پذیری خلق های افغانستان کارساز نباشد، این" فیسبوک چلونکی" ها و این "روشنفکر نمایان هتاک" و نا عاقبت اندیش در چشم بهم زدنی تمامیت ارضی کشور را برهم می ریزند و سرزمین واحد مان را به زعم خود همچون قطعه زمینی بی صاحب می خواهند ترکه و تقسیم نمایند.
تبار گرایان تمامیت خواه وزبان پرستان لجوج نه به تاریخ کشور، نه بهمزیستی مسالمت آمیز مردمان، نه به مبارزات مشترک خلق ها و نه هم به هدیره ها و قبرستان های مشترک اعتنا و ترحم دارند.
این یاوه گویان با صف بندی های غیر طبعی فقط وفقط منفعت بیگانگان را تأمین می کنند و می خواهند از این طریق به آب و نانی برسند.
طبعیست که ستون پنجم دشمن و بالا نشینان گماشته شده نیز چنین حرکات را دامن می زنند و با گل آلود کردن آب ، ماهی مقصود بدست می آورند.
آنانیکه بنا بدستور، به این تحریکات دامن می زنند مرا کاری نیست . اما به جوانان احساساتی بی خبر از همه جا مشوره می دهم که نباید هر مسأله خُرد و بزرگ را به اقوام، ملیت ها و خلق های شریف ربط دهند. بگذارند مسأله عطا محمد نور و آصف مهمند را ارگان های عدلی و قضايی و ارگ نشینان کابل حل و فصل کنند. نباید جوانان وسیله تصفیه حساب های دیرینه زور مندان محلی قرار گیرند و باعث افتراق ملی شوند.
17/8/2017 مطابق 26/5/1396
ننگ باد بر شما سردمداران بی کفایت
آیا می توان تصور کرد دیروز منطقه به شدت آسیب دیده میرزا ولنگ از چنگ طالبان و داعشیان وحشی آزاد گردد و در یک شب دو باره این وحشیان قرن به این منطقه مسلط شوند؟
چنین عملیات ها به بازی طفلانه یی می ماند که اطفال برای روز گدرانی انجام می دهد؛ اما با این تفاوت که در بازی کودکانه در فتح وشکست شان خون نمی ریزد؛ زنی بیوه نمی شود؛ مادری بی فرزند نمی شود. اما در بازی افراطیون مزدور و ارگ نشینان فروخته شده، انسان های بی گناه جان های شان را از دست می دهند؛ مردم بصورت کتلوی به قتل می رسند؛ نسل کشی علنی صورت می گیرد وقریه ها ویران می گردد و عده کثیری از مردم آواره و سرگردان می شوند.
این چگونه عملیاتی است که نیرو های امنیتی و دفاعی حتی یک شب ساحه یی را که با مصارف زیاد و تلفات بدست می آورند، نمی توانند حفظکنند؟
در چنین حالت گناه سربازی که حتی نان خشک به مشکل برایش می رسد و هردم از نبود مهمات شکایت دارد، اما بازهم مقاومت می کند، چیست؟
آیا سردمداران رژیم یکبار با خود فکر کرده اند که تسلط دوباره برادران ناراض شان در میرزا ولنگ چه فجایعی را می تواند بوجود آورد؟
آیا این قاتلان و دشمنان قسم خورده ی مردم ، در صورتیکه با تلفا ت زیاد ساحه را ترک کرده اند ، با تسلط دوباره بجان ، مال و ناموس مردم ترحمی خواهند داشت؟ یقینا که همچون گرگان گرسنه بجان مردم خواهند افتید وبرای انتقام از لاشه های بی ارزش همسنگران شان به قتل عام دیگری دست خواهند یازید.
در حالیکه نفرت عمیق خود را به سردمداران رژیم و مسؤولین ردیف اول دفاعی و امنیتی کشور ابراز می دارم، از مردم با شهامت زادگاهم تقاضا می کنم با وحدت و اتحاد خلل ناپذیر ، امنیت خود را خود تأمین نمایند و مردم مظلوم میرزا ولنگ را در مبارزه مرگ و زنده گی تنها نگذارند.
مردم اگر تصمیم بگیرند مشتی دزدان داعشی و طالبی ره بجائی نمی برند و مجبور اند باشکست فضیحت بار به آغوش باداران شان پناه برند . زیرا نیروی مردم لایزال وشکست نا پذیر است و هیچ نیروئی یارای مقاومت در برابر آن را ندارد.
مقالات مرتبط
در چند ماه گذشته، مطالعات متعددی منتشر شده است که به اثرات اجتماعی سیاست بین المللی محدودیت های کرون... ادامه
کشورعزیزما از چند دهه بدینسو با مصائب و مشکلات مختلف و گوناگون که شامل پرابلم های اقتصادی، فرهنگی، س... ادامه
با فروپاشی نظام طالبانی فرصت خوبی برای افغانستان دست داد تا ازآن درراستای پایگذاری نهاد ها وساختارها... ادامه
هفده سال قبل درهفتم اکتوبر(۲۰۰۱) واشنتگتن به بهانه حق دفاع مشروع وبدون تجویزشورای امنیت ملل ادامه
این حقایق که به اعتراف فرد اول کشورواقعیت امروزی کشور را تمثیل می کند، نشان می دهد که حضور بیگانگان... ادامه
مصاحبه الیساندرو بیانچی سردبیر نشریه ی "بیرانتی- دیپلوماتیکو" (نام یک مجله سیاسی ایتا لوی. مترجم) با... ادامه
یک بخش بزرگ دهها میلیارد دالری که از سال ۲۰۰۱ میلادی به این سو برای بازسازی افغانستان سرازیر شد، به... ادامه
جلالتمآب محترم رییس اجرائیه حکومت به اصطلاح وحدت ملی ضمن در فشانی به جوانان، فرمودند که فساد اداری د... ادامه
دو روز قبل در جلسه ای در وزارت داخله که بمنظور مبارزه با فساد دایر گردیده بود، یک جنرال مربوط به ادامه
یک منبع امریکایی مدعی است که در جنگ عراق و افغانستان ایالات متحده امریکا دو هزار ملیارد دالر به مصرف... ادامه
توليد هيروئين درفغانستان درمقايسه با سال قبل، سي وچهارفيصد رشد داشته وبا وجود تلاشهاي بينالمللي ب... ادامه
اقتصاد کشوربالاثرجنگهای چندین دهه ازهم پاشیده بود. تا سالهای ۱۹۹۲میزان اقتصاد افغانستان تدریجاً در ح... ادامه