فراخوان کمیته رهبری نوین حزب دموکراتیک خلق افغانستان (حزب زحمتکشان افغانستان)

فراخوان کمیته رهبری نوین حزب دموکراتیک خلق افغانستان

(حزب زحمتکشان افغانستان)

       هم میهنان گران ارج!

      رفقا و دوستان عزیز!

       طوری که در شبکه های اجتماعی خبر رسانی شد، به تاریخ ۴ دسمبر ۲۰۲۲ترسايی برابر به ۱۴ قوس۱۴۰۱ خورشيدی، دومین نشست تاریخی پیشکسوتان حزب دموکراتیک خلق افغانستان (حزب زحمتکشان افغانستان) برگزار شد، که درآن افزون بر ارائه گزارش کار و فعاليت 18 ساله ی حزب، گزینش اعضای اصلی وعلی البدل کمیته رهبری نوین(کمیته مرکزی)، هیأت اجرائیه (دفتر سیاسی) و دارالانشاء (دبیرخانه)؛ برنامه نوين و اساسنامه جديد ح.د.خ.ا ( ح.ز.ا) نیز به تصویب رسید وهمه اسناد بنیادی حزب، در تارنگاشت "سپیده دم" و برگ های فیسبوکی"سپیده دم" و

"رزمندگان" به نشر سپرده شد.

      درگزارش اساسی ارزيابی کار و فعاليت 18 ساله حزب، پيرامون سرنوشت خونبار ميهن و مردم مان چنين توضيحات بعمل آمد:

افغانستان از طرف امپرياليستهای جهانخوار و ارتجاع عرب و جنرال های خون آشام پاکستان اشغال گرديده است...که نخست درآن ملوک الطوايفی جنگی، مافيای توليد، فروش وقاچاق مواد مخدر، سران ونمايندگان تنظيم های پشاوری وتهرانی، فرماندهان محلی، تکنوکراتهای مقيم دردنيای غرب، سلطنت طلبان وشاه پرستان، ناسيوناليسهای تماميت خواه و قبيله پرست، نقش بارز و تعيين کننده داشتند و چوکی های ادارۀ دولت را درمرکز وولايات به مانند ملکيت شخصی و متاع موروثی، با عقد و امضای پروتوکول ها و جورآمدهای سازشکارانه، دربين خود تقسيم وترکه نمودند.

     سپس اشغالگران امريکايی پس از بيست سال جنگ و خونريزی؛ غارت و سيه روزی مردم مان؛ در يک درامه ی شرماور، اداره کشور را در 15 اگست 2021 به طالبان مزدور آی. اس. آی پاکستان تسليم و افغانستان را به جهنم روی زمين تبديل نمودند.

      همين گونه به هيچ کس پوشيده نيست که تا به امروز درافغانستان مظاهر رعب و وحشت، چور و چپاول، قتل وغارت، تجاوزجنسی وآدم ربايی، بی امنيتی، نبود مصونيت فردی وجمعی، سلطۀ تفنگ، راه گيری ورهزنی، زرع- توليد وقاچاق مواد مخدر، زورگويی، ابتداء دروجود حاکمیت های[ تند روان مذهبی، تنظیمهای جنایت پیشه ی جهادی و طالبی ساخت پاکستان] و کرزی، غنی احمدزی با مشارکت دبل عبدالله و ازیکسال به اینسو با تحمیل امارت سیاه تروریستی طالبی هم اکنون سرکوب خونبار زنان ـ قتل و کشتار فرهنگيان اعم از نويسندگان ـ ژورناليستان ـ استادان دانشگاهها و دبيرستانها ـ کارمندان ملکی و نظامی دولتهای پيشين؛ نسل کشی در شمال ـ شمال شرق ـ غرب ـ جنوب غرب، بشمول هزاره جات و حوزه مرکزی، توأم با گروگان گيری زنان، پيرمردان و کودکان،کوچ اجباری اقوام بومی را از خانه ها و مزارع آنان و انتقال قبايل سرحدی را از نوار مرز و از داخل پاکستان به جای آنها و در يک کلام انجام کارهای ناتمام عبدالرحمان خان ـ محمد نادرخان ومحمد هاشم خان ومحمد گل خان مهمند؛ با عزم تطبيق تفکر فاشيستی گند نامه ی تحت عنوان "سقاوی دوم" اثر شخص مجهول الهويه ای به نام مستعار "سمسور افغان"  جزء کار روزانه ی طالبان می باشد، که نه تنها کم نگرديده؛ بلکه در اين اواخر تشديد بيشتری يافته است.

       ايالات متحدۀ امريکا- انگليس ومتحدين سابقه ونوين آنها، بويژه دولت پاکستان با اشغال نظامی و سياسی افغانستان و دخالت گسترده درزندگی اقتصادی مردم، قصد دارند تا به شيوه ی استعمارنو، پلانها وپروگرامهای اسارت آورخويش را درتار وپود نظام اقتصادی (سيستم توليدی، نظم مالی- سرمايه وبانکداری، تجارت، مخابرات ومواصلات و ساير بخشهای زندگی مردم)،تحت نام و نشان "جمهوری اسلامی" ويا "امارت طالبانی افغان ملتی(!)"، يعنی سوپرفاشيسم طراز آسيايی بسط و گسترش دهند.»

     مردم افغانستان و خلق های جهان دیدند که ایالات متحده آمریکا، انگلستان،اتحادیه اروپا، کشور های عضو پیمان ناتو، سازمان ملل متحد، ارتجاع جهانی و منطقه ای، بویژه همسایه های شرقی و غربی افغانستان در تبانی با ژاندارم جهانی و ارتجاع عرب ( قطر، امارات متحده عربی و عربستان سعودی) چگونه و با کدام ترفند ها در معامله گری ها به جای یک حکومت تبهکار و فساد پیشه ساخته شده به دست خود شان،یک گروه مذهبی افراطی، بی فرهنگ و دهشت افگن وابسته به خود را برمسند حکمرانی نشاندند. 

        در این بر اندازی فرمایشی و سازمان داده شده، نه تنها از نگر ماهیت سلطه گرایی ناروا هیچ چیزی تغییر پیدا نکرد؛ بلک یک حکومت فاشیستی با برنامه های برتری جویی قومی و زبانی، کنار گذاشته شد و به جایش یک گروه فاشیستی را که با وحشیگری و بنیادگرایی دینی و مذهبی و برنامه های تک قومی و تکزبانی عمل می کند، بالا کشیدند، که پیامد فاجعه بارتر آن در هم شکستن ساختار های سیاسی - اقتصادی - اجتماعی و بر چیده شدن بساط فعالیت های ادبی، هنری و فرهنگی بود.

        از همان نخستین روز های تسلیم دهی نظام فاسد گذشته میهن به ملیشه های نظامی پاکستان، شهروندان افغانستان، بویژه زنان و دختران در زیر چکمه های خونین گروه وحشی طالبان دشوار ترین روز های زندگی را سپری می کنند و ابتدایی ترین حق و حقوق انسانی از آنان گرفته شده است؛ پایمال کردن ارزش های انسانی در جامعه بیداد می کند؛ وحشیگری، خشونت و زورگویی در برابر مردم - بويژه زنان و دختران دلیر و عدالت خواه حد و مرز را نمی شناسد؛ وضعیت زندگی بر مردم خفقان آور شده است؛ مردم با درد و رنج و مصیبت روزگار، فقر جانسوز، بیکاری، بیماری، آوارگی و بی روزگاری دست و پنجه نرم می کنند که حتا برخی خانواده ها ناچار به فروش جگر گوشه های خود شده اند.

       طالبان تاریک اندیش در جایگاه لشکر نیابتی اشغال گران و مزد بگیران آی. اس آی پاکستان و شیخ های قطر و امارات متحده عربی؛ به روند های:  سیاست، اقتصاد، آموزش و پرورش، هنر و ادبیات، فعالیت های اجتماعی و ارائه خدمات اجتماعی چنان ضربه های سنگین زدند که از پیامد آن فرایند های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به قهقرا رفت و در نتیجه وضعیت زندگی شهروندان نیز به نابودی کشانده شد.

       در روند این واژگونی قهقرایی مردم داغدیده و دردمند افغانستان، دشمنان اصلی خود را بیشتر از پیش خوب شناختند و در برابر آن ها موضع گیری آشکار تر صورت گرفت که نمونه ی روشن آن اعتراض ها راهپیمایی های زنان و دختران دلیر افغانستان است که درون مایه آن را هدف های انسانی وداد خواهانه در بر می گیرد و در کل با سرنوشت مردم و میهن برای رسیدن به آزادی (فردی و جمعی ، سیاسی و اجتماعی)، صلح، امنیت ( فزیکی، روانی، اقتصادی، اجتماعی )، ثبات و آرامش... گره خورده است.

       راهپیمایی های زنان و دختران افغانستان و دیگر حرکت های روشن گرانه ی آنان در دفاع از آزادی و آزادگی، صلح، عدالت و پیشرفت اجتماعی نشان داد که زورگویی، خشونت، وحشیگری، شکنجه و زندان نمی تواند جلو سیل خروشان داد خواهی را بگیرد؛ زیرا بنیاد های بیدادگری کهنه و نو فرسوده شده در حال نابودی اند و نسل نوین با آگاهی سیاسی و بیداری اجتماعی پیکار حق طلبی و عدالت خواهانه را با صداقت همراهی می کنند. 

     باید تصریح نمود که مبارزه در راه آزادی، برابری و عدالت اجتماعی؛ پیکار برای دستیابی به حقوق سیاسی - اقتصادی - اجتماعی - مدنی - شهروندی؛ استواری و پایداری بر ضد بیدادگری و همه گونه های تبعیض به مفهوم قرار گرفتن در مقابل ستم (طبقاتی ـ ملی و زبانی ـ جنسيتی ـ مذهبی و استعماری) است؛ ازاین رو ایستادگی دلیرانه و استواری رزمجویانه در برابر سیاست های ددمنشانه و پیکار پیگیر بر ضد روش های استبدادی (دینی و قومی؛ سمتی و زبانی؛ جنسیتی و ملی...؛) و هرگونه نظر و عمل زورگویانه، کار، عملکرد و مبارزه ی مشترک می خواهد.

      همین حالا میهن عزیز ما در اشغال پاکستانی ها و شیخ های قطری و امارات متحده عربی و عمال تبهکار دستگاه سلطنت آل سعود در آمده است و شبکه های استخبارات جهان سرمایه داری و ارتجاع جهانی و منطقه ای بر همه بخش های زندگی مردم دیدبانی می کنند و تسلط دارند؛ حقوق و آزادی های فردی و اجتماعی لگد مال شده است؛ در سراسر کشور قانون جنگل حکمفرما ست. 

     مداخله آشکار: حکومت و حزب های مذهبی پاکستان، آخوند های رژیم ولایت فقیه ایران، نفت سالاران قطری- اماراتی- سعودی در همدستی با امپریالیسم و ارتجاع جهانی، بنیاد زندگی شهروندان افغانستان را بر باد داده اند. آزادی سیاسی و تمامیت ارضی افغانستان را خطر نابودی تهدید می کند.

 بنابرآن، کمیته رهبری نوین حزب دموکراتيک خلق افغانستان(حزب زحمتکشان افغانستان):

     - با در نظر گرفتن وضعیت اسفناک میهن به خون نشسته ی مان؛

    - به خاطر زدون رنج های بیکران مردم ستمدیده ی افغانستان؛

    - با درک مسؤولیت تاریخی خود به پیشگاه مردم و میهن؛ 

   - به هدف ادامه ی مبارزه ی سیاسی مشترک و پویا در راه آزادی، دموکراسی، عدالت و پیشرفت اجتماعی و در ضدیت با همه گونه های تبعیض، استعمار ( کهنه و نو)، استثمار، ارتجاع و امپریالیسم؛

بوسیله ی این فراخوان٬ با تواضع و صداقت سیاسی٬ دست رفاقت را به سوی آن شمار رفقای عزیز مان، که به آرمان های سترگ ح. د. خ. ا وفادار اند؛ برای یکی شدن مان غرض برداشنن گام مشترک در این راه پر مسؤولیت؛ ولی با افتخار، دراز می کند. 

زیرا وضعیت فاجعه بار کنونی در کشور از همه ی مان می طلبد تا با همدلی و به هم پیوستگی در مبارزه ی هدفمند سیاسی برای نجات مردم در بند کشیده ی افغانستان از چنگال های خون آلود طالبان وحشی و همکاران جهانی و منطقه ای آنان، یکی و یکپارچه شویم؛ تا در راه به سر رسانیدن آرمان های شریفانه حزب مان، که در برنامه ی نوين و گزارش اساسی آن مسجل شده است به پیش رویم.

        راه و آرمان های ما، از راه و آرمان های معامله گران، فرصت طلبان، نیمه راهان جبون، تصادفی های بی دانش، استفاده جویان پله بین... به کلی جدا است و با آنان سر سازش نداریم. 

        ما با کسانی که با حزب، با اندیشه های سیاسی بر پایه دانش انقلابی مدافع رهایی زحمتکشان از استثمار، استعمار (کهنه و نو)، بیدادگری، تبعیض وستم (طبقاتی ـ ملی و زبانی ـ جنسيتی ـ مذهبی ـ استعمای) وداع گفته اند و از ارتجاع و امپریالیسم دفاع می کنند - نمی خواهیم هیچگونه پیوند سياسی و سازمانی داشته باشیم.

        ما به آرمان های صلح، آزادی، دموکراسی، برابری، رفاه مادی و معنوی مردم، عدالت و پیشرفت اجتماعی، شگوفایی دانش - ادب - هنر و فرهنگ، همچنان رهایی خلق های جهان از اسارت سیاسی و اقتصادی سود و سرمایه ی ارتجاعی و امپریالیستی - وفادار و پای بند هستیم و در راه برآورده شدن آنها مبارزه می کنیم.

       همچنان به نسل نوین و بالنده ی افغانستان، که با بیداری اجتماعی و هوشیاری سیاسی، درفش آزادی و آزادگی و دادخواهی را با شعار عدالت وبرابری اجتماعی بلند کرده اند، نيز با اين فراخوان همدلی، مراجعه نموده تصريح می داريم، که کار و فعاليت انفرادی و بدون يک برنامه ی زندگی ساز علمی و سياسی عدالت محور، ميهن و مردم مان را نمی توان از اين وضعيت فاجعه بار نجات داد.

بنابرآن هرگاه آنان برنامه و اساسنامه نوين ح. د. خ. ا (ح.ز.ا) را مطالعه کرده و آن را تاييد نموده و در جهت تحقق هدف های نجات بخش و پياده نمودن آن در جامعه ی افغانستان آماده ی کار و پيکار باشند، سنگرهای مبارزه مطابق اساسنامه ی حزب در تمام سطوح بر روی شان باز می باشد.

همينگونه آن عده احزاب و سازمانهای سياسی و اجتماعی که از امراض ساری زندگی برانداز:

قوم سالاری ـ قبيله سالاری ـ مرد سالاری ـ دين سالاری ـ تفنگ سالاری ـ ترياک سالاری و سرمايه سالاری خانمانسوز، دوری جُسته؛ آماده ی پيکار برضد ملیشه های پاکستانی ـ امریکایی و ساير مزدوران داخلی آنان بوده باشند؛ حزب ما حاضر است تا با هم به سوی تشکیل جبهه متحد ملی متشکل از تمام نیروهای ملی و دموکراتیک ومیهن پرست، برپایه اصول دموکراتیک، برای تحقق هدف های صلح، آزادی، عدالت و پیشرفت اجتماعی و نجات ميهن و مردم مان از وضعيت فاجعه بار کنونی، گامهای استوار و سرنوشتساز را بردارد.

به همين منوال به اشغالگران خارجی ذکرشده هشدار داده می شود، که شعبده بازی های شما تحت عنوان: دموکراسی سرمايه سالاری ـ مبارزه با تروريسم ـ اقتصاد بازار لگام گسيخته ـ عرضه کردن اسلام سياسی(سيد قطبی مصری ـ وهابي سعودی ـ  ديوبندی پاکستانی و قمی ايرانی) تان در افغانستان و منطقه روبه زوال بوده، مردم افغانستان و ساير کشورها چهره های کثيف شما و دجال های داخلی تان را خوب شناخته اند. آن روز دور نخواهد بود، که در دادگاه تاريخ و قيام های دادخواهانه مردم، سرنوشت هريک شما، به گونه ی سرنوشت ذلتبار آدولف هيتلر، پينوچت و ديگران رقم بخورد.

هکذا به کشورهای اطراف افغانستان(چين ـ روسيه ـ هند ـ ازبکيستان ـ ترکمنستان ـ عربستان سعودی ـ قطر ـ امارات متحده، بشمول ترکيه) که طالبان جنايت پيشه ی وحشی را که مانند آنان انسانی دراين کره ی خاکی ديده نشده و آنها بر مردم برده وار فرمان می رانند؛ زنان را بعنوان انسان کامل الحقوق برسميت نمی شناسند؛ نسل کشی و گروگان گيری را بشدت ادامه می دهند؛ دين اسلام را در انظار مردم به يک تفکر استعدادکش ضد انسانی عرضه کرده؛ زبان ـ ادبيات ـ هنر ـ فرهنگ و همه رسوم و سنتهای پسنديده ی هزار ساله ملی و ميهنی را زيرپا کرده اند؛ وليک آنان، اين باند جنايت پيشه ی خون آشام را، به شکلی از اشکال، کمک کرده و با آنها روابط کاری برقرار نموده و کمک سياسی ـ اقتصادی ـ نظامی و اطلاعاتی می نمايند؛ نيز خاطرنشان می گردد که هرچه زوتر از هرگونه تعامل و کمک با آنها دست کشيده بر زخم های خون چکان مردم اين سرزمين نمک نپاشند؛ درغيرآن با ادامه ی اينگونه موضعگيری،هر قطره خون زن و مرد افغانستان که توسط اين غولان وحشی بر روی زمين می ريزد؛ شما در ريختن آن در کنار قاتلان امريکايی و انگليسی؛ پاکستانی و ايرانی وسايرين، شريک جرم هستيد و در پيشگاه تاريخ و مردم پاسخگو خواهيد بود.

و در فرجام از سازمان ملل متحد ـ کشورهای صلحدوست، نهادهای سياسی ـ مدنی و حقوقی مدافع حقوق شهروندی و مردم آزادی خواه و عدالت جوی سراسر جهان می خواهيم تا با استفاده از تمام نيرو و امکانات خويش؛ نه تنها نگذارند تا هيچ کشوری اين باند تبهکار را برسميت بشناسند؛ به آن کمک مادی و معنوی نمايند؛ بلکه مردم بپا خاسته و درحال قيام همگانی افغانستان را در امر نافرمانی مدنی، بسيج ـ تشکل و رستاخيز سراسری ملی و ميهنی تا سرحد برچيدن کامل بساط اشغالگران خارجی و مزدوران داخلی(طالبان دستارپوش ونکتايی پوش) آنان و سرانجام اعمار مجدد افغانستان آزاد ـ آباد ـ مستقل و سعادتمند؛ مساعدت لازم سياسی ـ اقتصادی و اجتماعی همه جانبه نمايند.

ـ زنده باد مردم آزاده، سربلند، دلیر و عدالتخواه افغانستان!

ـ زنده باد همبستگی پیکار جویانه نیرو های پیشرو و انقلابی افغانستان!

ـ به پیش به سوی اتحاد نیرومند مردم زحمتکش و ستمدیده افغانستان!

ـ به پیش به سوی تشکیل جبهه ی متحد ملی متشکل از همه نیرو های ملی،

دموکراتیک و میهن پرست ضد اشغالگران خارجی و داخلی افغانستان!

ـ آرمان های عدالت خواهی، آزادی و آزادگی، صلح، دوستی، برابری، پیشرفت و

رفاه اجتماعی؛ دربرار استبداد، وحشی گری و تفکر عصر حجر، پیروزمی شوند!

 

     يادداشت!

    رفقاء، دوستان وهم میهنان عزیز مان، که فراخوان حاضررا لبیک گفته وخواهان وحدت ـ اتحاد و برداشتن گام های استوار، برای تحقق اهداف انسانی ذکرشده، با کمیته رهبری نوین حزب دموکراتیک خلق افغانستان (حزب زحمتکشان افغانستان ) باشند، ما آماده ی استقبال شایسته از این عزیزان  بوده؛ می توانند به آدرس تارنگاشت سپيده دم تماس برقرار فرمايند.

هيأت اجرائيه ی

کميته ی رهبری نوين حزب دموکراتيک خلق افغانستان

(حزب زحمتکشــــــــان افغانستان)

 

مقالات مرتبط

...

رئيس ومعاون دفتر روابط بين المللی کميته رهبری نوين حزب دموکراتيک خلق افغانستان (حزب زحمتکشان افغانست... ادامه

...

به آرزوی صحت و سلامتی شما رفقای رهبری (دارالنشاء) و اعضای هيأت اجرائيه و همه رفقای هم رزم ما در داخل... ادامه

...

طوری که در شبکه های اجتماعی خبر رسانی شد، به تاریخ ۴ دسمبر ۲۰۲۲ترسايی برابر به ۱۴ قوس۱۴۰۱ خورشيدی، د... ادامه

...

اجازه دهيد، تا به گفته ی علامه اقبال، با گشودن نخستين باب سخن؛ حضور با اهميت حزبی شما رفقای عزيز را... ادامه

...

چهارده سال پيشترازامروز، کميتۀ فعالين حزب دموکراتيک خلق افغانستان، طرح «خطوط اساسی اهداف مرامی وبرنا... ادامه

...

بیش از پنج دهه(پنجاه و هفت سال) ازحيات سياسی ح. د. خ. ا، اين گردان انقلابی و پيشتاز مبارزات دادخواها... ادامه

...

دومين نشست تاريخساز ح. د. خ. ا (ح.ز.ا) امروز پس از سپری شدن (11) ماه نسبت شرايط خونباربيش از دو دهه... ادامه

...

درست درهشتادمين سالگرد تولدی دکتور اناهيتا راتبزاد سابق عضو بيروی سياسی کميته مرکزی ح. د. خ. ا و موس... ادامه